Cyber Resilience چیست ؟
Cyber Resilience (مقاومت سایبری) به توانایی یک سازمان، سیستم، یا شبکه برای آمادهسازی، پاسخ به حملات سایبری، و بازیابی از آنها به گونهای گفته میشود که حداقل اختلال را در عملکرد حیاتی خود تجربه کند. به عبارت دیگر، Cyber Resilience ترکیبی از امنیت سایبری و مدیریت تداوم کسبوکار است که اطمینان حاصل میکند حتی در صورت وقوع یک حمله یا نفوذ، سیستمها و خدمات حیاتی میتوانند به کار خود ادامه دهند و به سرعت بازیابی شوند.
اهمیت Cyber Resilience
با افزایش پیچیدگی و فراوانی حملات سایبری، سازمانها نمیتوانند تنها به امنیت سایبری اکتفا کنند. امنیت سایبری با تمرکز بر جلوگیری از حملات و کاهش نقاط ضعف عمل میکند، اما Cyber Resilience به توانایی سازمانها در ادامه کار و بازیابی از این حملات تأکید دارد. با توجه به افزایش وابستگی کسبوکارها به فناوری و دادههای دیجیتال، داشتن Cyber Resilience بهعنوان یک استراتژی کلیدی برای حفظ تداوم عملیات ضروری است.
تفاوت بین Cyber Security و Cyber Resilience
- Cyber Security: تمرکز بر پیشگیری از حملات و حفظ امنیت سیستمها.
- Cyber Resilience: فراتر از پیشگیری، به توانایی سازمان برای بقا، بازیابی و حفظ عملیات حیاتی حتی در مواجهه با حملات سایبری میپردازد.
اجزای کلیدی Cyber Resilience
اجزای کلیدی Cyber Resilience (مقاومت سایبری) چهار حوزه اصلی را در بر میگیرد که به سازمانها کمک میکنند تا در برابر تهدیدات سایبری مقاوم باشند و در صورت وقوع حملات، به سرعت بازیابی کنند. این اجزا به شرح زیر هستند:
۱٫ پیشگیری (Prevention)
این مرحله شامل تمامی اقدامات و استراتژیهایی است که برای جلوگیری از حملات سایبری و کاهش نقاط ضعف در سیستمها اتخاذ میشود. هدف اصلی پیشگیری کاهش احتمال حملات سایبری است. برخی از اقدامات پیشگیرانه عبارتند از:
- سیاستهای امنیتی: تعریف و اجرای سیاستهای امنیت اطلاعات برای محافظت از دادهها.
- آموزش کارکنان: آگاهسازی و آموزش کارکنان درباره تهدیدات سایبری و نحوه مقابله با آنها (مثلاً شناسایی فیشینگ).
- تجهیزات و فناوریهای امنیتی: استفاده از فایروالها، آنتیویروسها، سیستمهای شناسایی نفوذ (IDS/IPS)، رمزنگاری دادهها و دیگر ابزارهای امنیتی.
۲٫ شناسایی (Detection)
این مرحله شامل توانایی شناسایی سریع تهدیدات و حملات سایبری میشود. برای کاهش خسارت، شناسایی سریع تهدیدات بسیار حیاتی است. برخی از اقدامات این مرحله شامل موارد زیر است:
- مانیتورینگ و نظارت: استفاده از ابزارهای مانیتورینگ برای نظارت بر فعالیتها و رفتارهای غیرعادی در شبکه و سیستمها.
- تشخیص نفوذ: بهکارگیری سیستمهای شناسایی و تشخیص نفوذ برای تشخیص فعالیتهای مشکوک.
- تحلیل دادهها: تحلیل رفتارهای مشکوک و استفاده از تحلیل دادهها و هوش مصنوعی برای شناسایی تهدیدات بالقوه.
۳٫ پاسخ (Response)
پس از شناسایی یک تهدید یا حمله، نیاز به پاسخ سریع و کارآمد برای کاهش اثرات منفی و جلوگیری از گسترش بیشتر آن وجود دارد. اقدامات پاسخ شامل:
- برنامههای پاسخ به حوادث: برنامهریزی برای مقابله با حملات سایبری و تعریف اقدامات لازم در شرایط بحرانی.
- همکاری تیمها: هماهنگی بین تیمهای امنیتی، فنی و مدیریتی برای مقابله با تهدیدات.
- محدود کردن آسیب: انجام اقدامات برای جلوگیری از گسترش حمله و محدود کردن آسیبهای وارد شده به شبکه یا دادهها.
۴٫ بازیابی (Recovery)
این مرحله شامل استراتژیها و اقداماتی است که به سازمانها کمک میکند پس از یک حمله سایبری به سرعت به حالت عادی بازگردند. هدف این است که اختلالات را به حداقل برسانند و کسبوکار را بازیابی کنند. فعالیتهای مهم این بخش شامل:
- پشتیبانگیری و بازیابی دادهها: استفاده از نسخههای پشتیبان برای بازگرداندن دادهها و سیستمها به حالت قبل از حمله.
- ارزیابی خسارات: بررسی و تحلیل اثرات حمله بر سیستمها و دادهها.
- بهبود و ارتقاء: یادگیری از حملات گذشته و بهبود زیرساختها و استراتژیهای امنیتی برای پیشگیری از حملات مشابه در آینده.
چارچوبهای Cyber Resilience
چارچوبهای Cyber Resilience مجموعهای از استانداردها، سیاستها و راهنماها هستند که به سازمانها کمک میکنند تا برنامههای مقاومت سایبری خود را به صورت مؤثر و سیستماتیک پیادهسازی کنند. این چارچوبها اصول، رویهها و ابزارهایی را ارائه میدهند که سازمانها میتوانند از آنها برای ارزیابی، بهبود و مدیریت Cyber Resilience استفاده کنند. برخی از مهمترین چارچوبها در این حوزه عبارتند از:
۱٫ NIST Cybersecurity Framework (CSF)
چارچوب امنیت سایبری NIST که توسط مؤسسه ملی استانداردها و فناوری ایالات متحده (NIST) توسعه یافته است، بهطور گسترده برای مدیریت و بهبود Cyber Resilience در سازمانها استفاده میشود. این چارچوب شامل پنج عملکرد اصلی است:
- شناسایی (Identify): شناسایی داراییهای مهم، سیستمها و نقاط ضعف.
- محافظت (Protect): پیادهسازی اقدامات برای محافظت از سیستمها و دادهها.
- شناسایی (Detect): شناسایی تهدیدات و فعالیتهای مشکوک.
- پاسخ (Respond): پاسخ به حوادث و کاهش اثرات آنها.
- بازیابی (Recover): بازگشت به حالت عادی و بازیابی سیستمها و عملیات.
این چارچوب به سازمانها کمک میکند تا استراتژیهای امنیت سایبری خود را براساس اولویتها و نیازهای کسبوکار تنظیم کنند.
۲٫ ISO/IEC 27001
استاندارد ISO/IEC 27001 یکی از معروفترین استانداردهای مدیریت امنیت اطلاعات است که به سازمانها کمک میکند تا سیستم مدیریت امنیت اطلاعات (ISMS) خود را ایجاد کنند و با استفاده از فرآیندهای تعریفشده، اطلاعات حساس خود را محافظت کنند. این استاندارد به طور خاص بر روی مدیریت ریسک و اجرای کنترلهای امنیتی متمرکز است، که این موضوع ارتباط مستقیمی با Cyber Resilience دارد.
۳٫ ISO/IEC 22301 – Business Continuity Management (BCM)
این استاندارد نیز توسط ISO تدوین شده و بر مدیریت تداوم کسبوکار تمرکز دارد. ISO/IEC 22301 راهنماییهایی برای برنامهریزی و اجرای برنامههای تداوم کسبوکار ارائه میدهد تا اطمینان حاصل شود که سازمانها در صورت وقوع وقایع غیرمنتظره (مانند حملات سایبری)، میتوانند به سرعت به عملکرد عادی خود بازگردند. این استاندارد برای تضمین Cyber Resilience از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که تأکید بر بازیابی و حفظ عملیات در صورت وقوع حمله دارد.
۴٫ CIS Controls
CIS (Center for Internet Security) Controls مجموعهای از ۲۰ اقدام کلیدی و بهترین شیوهها برای بهبود امنیت سایبری و مقاومت سایبری هستند. این کنترلها به سازمانها کمک میکنند تا با شناسایی و کاهش تهدیدات سایبری و اجرای اقدامات امنیتی خاص، سیستمها و دادههای خود را محافظت کنند. کنترلهای CIS بر اساس تهدیدات واقعی و تجربیات اجرایی طراحی شدهاند و برای سازمانهای کوچک و بزرگ مفید هستند.
۵٫ FAIR (Factor Analysis of Information Risk)
چارچوب FAIR به ارزیابی ریسکهای مرتبط با امنیت اطلاعات و سایبری کمک میکند. این چارچوب، که بر تحلیل کمی ریسک متمرکز است، به سازمانها اجازه میدهد تا تهدیدات سایبری را بهتر درک کنند و تأثیرات آنها را از نظر مالی و عملیاتی تحلیل کنند. FAIR به سازمانها کمک میکند تا سطح Cyber Resilience خود را بهبود بخشند و تصمیمات آگاهانهتری در مورد اولویتهای سرمایهگذاری و مدیریت ریسک بگیرند.
۶٫ MITRE ATT&CK Framework
چارچوب MITRE ATT&CK یک پایگاهداده از تاکتیکها و تکنیکهای مورد استفاده توسط مهاجمان سایبری است. این چارچوب به سازمانها کمک میکند تا روشهای حملات مختلف را شناسایی کنند و استراتژیهای دفاعی مؤثری برای مقابله با این حملات تدوین کنند. MITRE ATT&CK به ویژه برای تقویت شناسایی (Detection) و پاسخ (Response) به تهدیدات مفید است و بخشی از برنامه جامع Cyber Resilience به شمار میرود.
۷٫ TOGAF (The Open Group Architecture Framework)
TOGAF یک چارچوب معماری سازمانی است که به سازمانها کمک میکند تا یک رویکرد جامع برای توسعه و اجرای زیرساختهای فناوری اطلاعات و امنیت سایبری خود داشته باشند. این چارچوب بر طراحی معماری و ارتباط مؤثر بین بخشهای مختلف سازمان تمرکز دارد تا از تطابق سیستمها و امنیت سایبری با نیازهای کسبوکار اطمینان حاصل شود.
۸٫ COBIT (Control Objectives for Information and Related Technologies)
چارچوب COBIT که توسط ISACA توسعه داده شده است، به مدیریت و حاکمیت فناوری اطلاعات در سازمانها کمک میکند. این چارچوب نه تنها به امنیت سایبری، بلکه به مدیریت ریسک، عملکرد و تداوم کسبوکار نیز توجه دارد. COBIT به سازمانها اجازه میدهد تا فرآیندهای خود را از دیدگاه کسبوکار و ریسک مورد ارزیابی قرار دهند و به بهبود Cyber Resilience بپردازند.
فناوریها و ابزارهای مرتبط Cyber Resilience
فناوریها و ابزارهای مرتبط با Cyber Resilience نقش حیاتی در افزایش مقاومت سازمانها در برابر تهدیدات سایبری و کمک به بازیابی سریع پس از حملات دارند. این ابزارها و فناوریها به سازمانها کمک میکنند تا امنیت سیستمها و دادههای خود را بهبود بخشند، تهدیدات را سریع شناسایی کنند، به حملات پاسخ دهند و عملیات حیاتی خود را حفظ کنند. در ادامه به برخی از مهمترین فناوریها و ابزارهای مرتبط با Cyber Resilience اشاره میکنیم:
۱٫ سیستمهای شناسایی و پیشگیری از نفوذ (IDS/IPS)
- IDS (Intrusion Detection Systems): سیستمهای شناسایی نفوذ برای نظارت بر شبکه و شناسایی فعالیتهای غیرمجاز یا مشکوک طراحی شدهاند. IDSها کمک میکنند که حملات سایبری در مراحل اولیه شناسایی شوند.
- IPS (Intrusion Prevention Systems): سیستمهای پیشگیری از نفوذ با استفاده از مکانیزمهای شناسایی، به طور خودکار تهدیدات را مسدود یا کاهش میدهند.
۲٫ سیستمهای مدیریت اطلاعات و رویدادهای امنیتی (SIEM)
SIEM (Security Information and Event Management) ابزارهایی هستند که اطلاعات و رویدادهای امنیتی را در سطح سازمان جمعآوری، تحلیل و مانیتور میکنند. این ابزارها از طریق شناسایی الگوهای غیرعادی، حملات بالقوه را تشخیص میدهند و به تیمهای امنیتی هشدار میدهند.
- کاربردها: تحلیل فعالیتهای غیرعادی، شناسایی تهدیدات پیچیده، و جمعآوری لاگهای امنیتی از منابع مختلف.
۳٫ هوش مصنوعی و یادگیری ماشین (AI/ML)
هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در شناسایی خودکار تهدیدات سایبری، تحلیل رفتارهای غیرعادی و پیشبینی حملات جدید بسیار موثر هستند. این فناوریها میتوانند به تحلیل مقادیر بزرگی از دادههای امنیتی کمک کنند و تهدیدات جدید را شناسایی کنند.
- کاربردها: تشخیص الگوهای مشکوک، پیشبینی آسیبپذیریها، و تسریع در پاسخدهی به حملات.
۴٫ رمزنگاری (Encryption)
رمزنگاری یکی از مهمترین ابزارهای محافظت از دادهها است. از این فناوری برای محافظت از اطلاعات حساس در زمان انتقال یا ذخیرهسازی استفاده میشود. رمزنگاری تضمین میکند که حتی اگر مهاجمان به دادهها دسترسی پیدا کنند، نمیتوانند از آنها استفاده کنند.
- کاربردها: محافظت از دادههای حساس مانند اطلاعات مالی، پزشکی و محرمانه سازمانی.
۵٫ پلتفرمهای مدیریت ریسک سایبری
ابزارهای مدیریت ریسک سایبری به سازمانها کمک میکنند تا ریسکهای مرتبط با امنیت سایبری را شناسایی، تحلیل و مدیریت کنند. این ابزارها فرآیندهای ارزیابی و کاهش ریسک را بهبود میبخشند و راهحلهای کاهش ریسکهای مختلف را ارائه میدهند.
- مثال: پلتفرمهای مدیریت ریسک مبتنی بر چارچوبهای NIST و ISO/IEC 27001.
۶٫ فناوریهای تداوم کسبوکار و بازیابی (BCDR)
BCDR (Business Continuity and Disaster Recovery) مجموعهای از ابزارها و فرآیندها هستند که به سازمانها کمک میکنند تا در صورت وقوع حملات سایبری یا حوادث دیگر، به سرعت بازیابی کنند. این ابزارها شامل فناوریهایی برای پشتیبانگیری خودکار، تست بازیابی و دسترسی به دادههای ذخیرهشده میشوند.
- کاربردها: پشتیبانگیری از دادهها، بازیابی اطلاعات از دست رفته، و اجرای برنامههای تداوم کسبوکار در مواقع بحرانی.
۷٫ ابزارهای واکنش به حوادث امنیتی (Incident Response Tools)
این ابزارها به تیمهای امنیتی کمک میکنند تا پس از وقوع یک حادثه سایبری به سرعت و کارآمد واکنش نشان دهند. ابزارهای واکنش به حوادث میتوانند اتوماسیون اقدامات امنیتی، تحلیل رویدادها و گزارشدهی را فراهم کنند.
- مثالها: ابزارهایی مانند Splunk Phantom و IBM Resilient که میتوانند فرآیندهای واکنش به حملات را خودکار کنند و تحلیل حملات سایبری را بهبود بخشند.
۸٫ فایروالهای نسل جدید (Next-Generation Firewalls – NGFWs)
فایروالهای نسل جدید به فراتر از فایروالهای سنتی رفته و قابلیتهایی مانند بازرسی عمیق بستهها (DPI)، کنترل دسترسی مبتنی بر برنامه، و شناسایی تهدیدات پیچیده را فراهم میکنند. این فناوریها به سازمانها کمک میکنند تا تهدیدات پیچیدهتر را شناسایی و مسدود کنند.
- کاربردها: فیلتر کردن ترافیک ورودی و خروجی، جلوگیری از دسترسی غیرمجاز، و مسدود کردن حملات سایبری پیچیده.
۹٫ راهکارهای احراز هویت چندعاملی (MFA)
احراز هویت چندعاملی یکی از موثرترین راهکارها برای محافظت از دسترسی به سیستمها و دادهها است. استفاده از چند لایه احراز هویت، از جمله رمز عبور، دستگاههای فیزیکی و تایید هویت بیومتریک، امنیت بیشتری را فراهم میکند.
- کاربردها: محافظت از حسابهای کاربری حساس، سیستمهای مالی، و دسترسی به سیستمهای داخلی.
۱۰٫ ابزارهای امنیت ابری (Cloud Security)
با افزایش استفاده از سرویسهای ابری، نیاز به ابزارهای امنیت ابری برای محافظت از دادهها و سرویسهای سازمانها در فضای ابری نیز افزایش یافته است. این ابزارها شامل مدیریت هویت و دسترسی (IAM)، رمزنگاری دادههای ابری، و ابزارهای مانیتورینگ و شناسایی تهدیدات ابری هستند.
- مثالها: ابزارهای امنیتی برای پلتفرمهای AWS، Azure و Google Cloud.
۱۱٫ DevSecOps
DevSecOps ترکیبی از توسعه نرمافزار (DevOps) و امنیت (Security) است که فرآیند امنیت را به صورت مداوم و خودکار در طول چرخه توسعه نرمافزار پیادهسازی میکند. این رویکرد تضمین میکند که امنیت از همان ابتدا در فرآیند توسعه نرمافزار ادغام شده و تهدیدات امنیتی بهموقع شناسایی و رفع شوند.
- کاربردها: اسکن خودکار کدها برای کشف آسیبپذیریها، تست امنیتی در هر مرحله از توسعه نرمافزار، و بهبود مستمر امنیت نرمافزارها.
۱۲٫ شبکههای توزیعشده و بلاکچین
فناوری بلاکچین به دلیل غیرقابل تغییر بودن و استفاده از توزیع دادهها، میتواند در تقویت Cyber Resilience استفاده شود. بلاکچین امنیت اطلاعات حساس را از طریق رمزنگاری و مکانیزمهای تایید توزیعشده تضمین میکند.
- کاربردها: حفظ یکپارچگی دادهها، جلوگیری از تغییرات غیرمجاز و محافظت در برابر حملات مخرب.
رویکردهای مدیریتی Cyber Resilience
رویکردهای مدیریتی در Cyber Resilience به سازمانها کمک میکنند تا فرآیندهای کلیدی، سیاستها و ساختارهای مدیریتی را برای مقابله با تهدیدات سایبری و حفظ تداوم عملیات در شرایط بحرانی پیادهسازی کنند. این رویکردها بر پایه رهبری، هماهنگی میان بخشهای مختلف سازمان، و استفاده از بهترین شیوهها برای اطمینان از بهبود مداوم مقاومت سایبری استوارند.
در ادامه برخی از رویکردهای مدیریتی مهم در زمینه Cyber Resilience معرفی شدهاند:
۱٫ مدیریت ریسک سایبری (Cyber Risk Management)
مدیریت ریسک سایبری فرآیندی است که در آن سازمانها تهدیدات سایبری را شناسایی، ارزیابی و اولویتبندی میکنند و سپس راهکارهای مقابله یا کاهش این ریسکها را پیادهسازی میکنند. این رویکرد شامل مراحل زیر است:
- شناسایی ریسکها: شناسایی و طبقهبندی نقاط ضعف و تهدیدات سایبری.
- تحلیل ریسک: ارزیابی اثرات احتمالی این تهدیدات بر کسبوکار.
- کاهش ریسک: اجرای اقدامات و راهکارهای مناسب برای کاهش اثرات تهدیدات.
- نظارت و بازنگری: پایش مداوم ریسکها و بهبود مستمر برنامههای مدیریت ریسک.
۲٫ چارچوب مدیریت تداوم کسبوکار (Business Continuity Management – BCM)
مدیریت تداوم کسبوکار فرآیندی است که به سازمانها کمک میکند تا در صورت وقوع حوادثی مانند حملات سایبری، به سرعت به حالت عادی بازگردند. این رویکرد بر اساس تهیه و اجرای برنامههای بازیابی از حوادث، پشتیبانگیری از دادهها، و آموزش تیمها برای مدیریت بحرانها استوار است.
- برنامهریزی برای بحران: تدوین برنامههای جامع برای واکنش سریع به حوادث و کاهش وقفهها.
- تست و ارزیابی: تست منظم برنامههای بازیابی و ارزیابی اثربخشی آنها.
- پشتیبانگیری از دادهها: اطمینان از پشتیبانگیری منظم و امن از دادهها برای بازیابی سریع.
۳٫ حاکمیت امنیت سایبری (Cybersecurity Governance)
حاکمیت امنیت سایبری شامل تعریف سیاستها، استانداردها و قوانین داخلی برای مدیریت امنیت سایبری در سازمان است. این رویکرد بر تصمیمگیریهای سطح بالا و تخصیص مسئولیتها و وظایف در حوزه امنیت سایبری تمرکز دارد.
- ایجاد ساختار مدیریتی: ایجاد کمیتههای امنیت سایبری با مسئولیت نظارت بر عملکرد و تصمیمگیریهای کلیدی.
- تعریف سیاستهای امنیتی: تدوین سیاستهای مرتبط با امنیت اطلاعات و مقاومت سایبری.
- پیادهسازی چارچوبهای امنیتی: استفاده از چارچوبهایی مانند NIST Cybersecurity Framework یا ISO/IEC 27001 برای ایجاد ساختاری منسجم و یکپارچه.
۴٫ مدیریت بحران سایبری (Cyber Incident Management)
این رویکرد شامل برنامهریزی و اجرای اقدامات سریع و کارآمد برای مقابله با حملات سایبری و کاهش اثرات آنهاست. مدیریت بحران سایبری تمرکز بر شناسایی، پاسخدهی و بازیابی از حوادث امنیتی دارد و شامل مراحل زیر است:
- آمادگی برای بحران: تدوین برنامهها و پروتکلهای واکنش سریع به حملات.
- تشکیل تیمهای واکنش به حوادث (Incident Response Teams): تعیین تیمهای واکنشدهی و آموزش آنها برای مدیریت بحرانهای سایبری.
- گزارشدهی و تحلیل: ثبت و گزارش تمام حوادث سایبری و تحلیل آنها برای جلوگیری از تکرار.
۵٫ مدیریت تغییرات (Change Management)
در دنیای سریعالسیر فناوری و تهدیدات سایبری جدید، تغییرات در سیستمها و زیرساختها باید با دقت مدیریت شوند. مدیریت تغییرات تضمین میکند که هرگونه بهروزرسانی یا تغییر در سیستمهای فناوری اطلاعات با تحلیل امنیتی همراه بوده و از لحاظ Cyber Resilience بیخطر است.
- ارزیابی ریسک تغییرات: تحلیل ریسکهای مرتبط با تغییرات و بهروزرسانیها.
- کنترل تغییرات: نظارت دقیق بر تغییرات در سیستمها برای جلوگیری از آسیبپذیریهای جدید.
- آموزش و آمادهسازی: اطمینان از آموزش کاربران در مواجهه با تغییرات جدید.
۶٫ آموزش و آگاهسازی امنیتی (Security Awareness and Training)
یکی از کلیدیترین رویکردها برای افزایش Cyber Resilience، آموزش مستمر کارکنان درباره تهدیدات سایبری و چگونگی مقابله با آنها است. حملات سایبری، به ویژه حملات فیشینگ، اغلب از طریق ناآگاهی کارکنان موفق میشوند.
- برنامههای آموزشی: برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی درباره تهدیدات سایبری و رفتارهای امن.
- آگاهسازی دورهای: ارسال اطلاعات و نکات امنیتی به صورت دورهای برای افزایش هوشیاری کارکنان.
- آموزشهای شبیهسازی: برگزاری تستهای امنیتی مانند شبیهسازی حملات فیشینگ برای سنجش آمادگی کارکنان.
۷٫ مدیریت هویت و دسترسی (Identity and Access Management – IAM)
مدیریت هویت و دسترسی (IAM) به سازمانها کمک میکند تا دسترسی به سیستمها و دادهها را کنترل و محدود کنند. این رویکرد تضمین میکند که تنها افراد مجاز به منابع حساس دسترسی داشته باشند و هرگونه دسترسی مشکوک شناسایی شود.
- کنترل دسترسی مبتنی بر نقش (Role-Based Access Control): تعیین سطوح دسترسی مختلف براساس نقشها و وظایف کارکنان.
- احراز هویت چندعاملی (MFA): اضافه کردن لایههای امنیتی بیشتر برای احراز هویت کاربران.
- پایش و نظارت دسترسیها: نظارت مستمر بر دسترسیها و شناسایی فعالیتهای غیرمجاز.
۸٫ مدیریت زنجیره تأمین سایبری (Cyber Supply Chain Management)
یکی از چالشهای اصلی سازمانها، مدیریت امنیت سایبری در زنجیره تأمین است. این رویکرد شامل مدیریت ریسکهای مرتبط با تأمینکنندگان و شرکای خارجی است که به سیستمها و دادههای سازمان دسترسی دارند.
- ارزیابی ریسک تأمینکنندگان: شناسایی ریسکهای مرتبط با تأمینکنندگان و خدماتدهندگان خارجی.
- مشارکت در استانداردهای امنیتی: تضمین اینکه تأمینکنندگان نیز از استانداردها و سیاستهای امنیتی پیروی میکنند.
- نظارت بر تأمینکنندگان: پایش و ارزیابی مداوم امنیت زنجیره تأمین و اعمال سیاستهای امنیتی لازم.
۹٫ مدیریت تطابق و انطباق با مقررات (Compliance Management)
اطمینان از تطابق با مقررات و استانداردهای امنیتی یک رویکرد مدیریتی کلیدی در Cyber Resilience است. سازمانها باید با قوانین و مقررات امنیت سایبری منطقهای و جهانی مانند GDPR، HIPAA و NIST مطابقت داشته باشند.
- نظارت بر تطابق با مقررات: بررسی و پایش مداوم تطابق با استانداردها و مقررات.
- ارزیابی و حسابرسی: انجام حسابرسیهای دورهای امنیتی برای اطمینان از رعایت استانداردها.
- تهیه گزارشهای تطابق: مستندسازی و ارائه گزارشهای تطابق به نهادهای نظارتی.
چالشها و موانع Cyber Resilience
Cyber Resilience (مقاومت سایبری) به عنوان یکی از ارکان حیاتی در حفاظت از سیستمها، دادهها و عملیات کسبوکارها در برابر تهدیدات سایبری شناخته میشود. با این حال، سازمانها در مسیر دستیابی به این هدف با چالشها و موانع مختلفی روبرو هستند. در ادامه، برخی از مهمترین چالشها و موانع Cyber Resilience بررسی شدهاند:
۱٫ تغییرات مداوم در چشمانداز تهدیدات سایبری
- چالش: تهدیدات سایبری به طور مداوم در حال تغییر و تکامل هستند. هکرها از روشها و تکنیکهای پیچیدهتری مانند حملات روز صفر (Zero-Day Attacks)، باجافزارها (Ransomware) و حملات فیشینگ پیچیده استفاده میکنند.
- مانع: بسیاری از سازمانها به دلیل کمبود منابع یا ابزارهای پیشرفته نمیتوانند به سرعت به این تهدیدات جدید واکنش نشان دهند و برای مقابله با آنها آمادگی لازم را ندارند.
۲٫ کمبود تخصص و نیروی انسانی در امنیت سایبری
- چالش: بسیاری از سازمانها با کمبود نیروی متخصص در حوزه امنیت سایبری مواجه هستند. تربیت و جذب متخصصان امنیتی یکی از نیازهای حیاتی برای تقویت مقاومت سایبری است.
- مانع: نبود نیروی کار متخصص باعث میشود که سازمانها نتوانند به طور موثر برنامههای Cyber Resilience را اجرا و تهدیدات سایبری را مدیریت کنند. همچنین این کمبود میتواند زمان واکنش به حملات سایبری را طولانی کند.
۳٫ پیچیدگی زیرساختهای فناوری اطلاعات
- چالش: بسیاری از سازمانها از زیرساختهای پیچیده و چندلایهای استفاده میکنند که شامل سیستمهای مختلف، شبکههای ابری و دستگاههای اینترنت اشیا (IoT) میشود.
- مانع: این پیچیدگی میتواند باعث افزایش نقاط ضعف و آسیبپذیریهای امنیتی شود. همچنین مدیریت و نظارت بر این زیرساختها به منابع قابل توجه و ابزارهای پیچیده نیاز دارد که ممکن است برای همه سازمانها قابل دسترس نباشد.
۴٫ محدودیت منابع مالی
- چالش: ایجاد و حفظ Cyber Resilience نیازمند سرمایهگذاری قابل توجهی در فناوریها، آموزش کارکنان، و توسعه راهکارهای امنیتی است.
- مانع: بسیاری از سازمانها به ویژه کسبوکارهای کوچک و متوسط با محدودیت منابع مالی مواجهاند و نمیتوانند به میزان لازم در امنیت سایبری سرمایهگذاری کنند. این موضوع باعث میشود که آنها به اندازه کافی آمادگی مقابله با تهدیدات سایبری را نداشته باشند.
۵٫ ضعف در فرهنگ امنیت سایبری سازمانی
- چالش: بسیاری از سازمانها فرهنگ امنیت سایبری قوی ندارند و کارکنان ممکن است به اهمیت پیروی از دستورالعملها و سیاستهای امنیتی پی نبرند.
- مانع: عدم آگاهی و رفتارهای نادرست کارکنان میتواند نقاط ضعفی را ایجاد کند که هکرها از آنها سوءاستفاده کنند. حتی با وجود تکنولوژیهای پیشرفته، عدم رعایت اصول امنیتی توسط افراد سازمان باعث افزایش خطرات میشود.
۶٫ حملات زنجیره تأمین (Supply Chain Attacks)
- چالش: بسیاری از حملات سایبری از طریق تامینکنندگان و شرکای تجاری صورت میگیرد. این حملات میتوانند به سرعت از طریق زنجیره تأمین به سازمانهای دیگر منتقل شوند.
- مانع: سازمانها کنترل کاملی بر امنیت تأمینکنندگان خود ندارند و ارزیابی ریسکهای زنجیره تأمین معمولاً دشوار است. همچنین همکاری ناکافی میان تأمینکنندگان در مسائل امنیتی میتواند این تهدیدات را تشدید کند.
۷٫ رعایت مقررات و قوانین پیچیده امنیت سایبری
- چالش: با افزایش تهدیدات سایبری، بسیاری از دولتها و نهادهای نظارتی قوانین سختگیرانهتری در زمینه امنیت سایبری و حفظ دادهها وضع کردهاند. این قوانین شامل GDPR، HIPAA، NIST و سایر استانداردهای بینالمللی میشود.
- مانع: رعایت این مقررات و انطباق با استانداردهای مختلف برای سازمانها زمانبر و پرهزینه است. همچنین عدم تطابق با این قوانین میتواند منجر به جریمههای سنگین و آسیب به اعتبار سازمان شود.
۸٫ پاسخدهی ناکارآمد به حوادث سایبری
- چالش: پاسخدهی سریع و کارآمد به حوادث سایبری یکی از عوامل کلیدی در موفقیت برنامههای Cyber Resilience است. اما بسیاری از سازمانها فاقد فرآیندها و ابزارهای مناسب برای مدیریت این حوادث هستند.
- مانع: نبود یک برنامه جامع برای مدیریت حوادث سایبری یا ضعف در هماهنگی بین تیمهای امنیتی و عملیاتی میتواند باعث افزایش زمان واکنش و تشدید اثرات منفی حملات شود.
۹٫ مدیریت دادهها و محافظت از اطلاعات حساس
- چالش: با رشد حجم دادهها و اطلاعات حساس، مدیریت و محافظت از این دادهها به چالشی بزرگ برای سازمانها تبدیل شده است. همچنین نشت اطلاعات حساس میتواند خسارات جبرانناپذیری به اعتبار سازمان وارد کند.
- مانع: بسیاری از سازمانها ابزارها و سیاستهای مناسبی برای دستهبندی، رمزنگاری و محافظت از دادههای حساس ندارند و این ضعف میتواند منجر به نشت دادهها و حوادث امنیتی شود.
۱۰٫ عدم تطبیق سریع با فناوریهای نوظهور
- چالش: فناوریهای نوظهوری مانند اینترنت اشیا (IoT)، هوش مصنوعی (AI) و بلاکچین فرصتهای جدیدی برای کسبوکارها ایجاد میکنند، اما در عین حال چالشهای جدیدی را نیز در زمینه امنیت سایبری به وجود میآورند.
- مانع: سازمانها اغلب با تأخیر در انطباق با این فناوریها مواجه میشوند و زمان کافی برای ارزیابی ریسکها و پیادهسازی راهکارهای امنیتی مناسب ندارند. این موضوع میتواند خطرات جدیدی ایجاد کند که مقابله با آنها دشوار است.
۱۱٫ فقدان هماهنگی بین واحدهای سازمانی
- چالش: Cyber Resilience نیازمند هماهنگی بین تیمهای مختلف سازمان است؛ از جمله تیمهای فناوری اطلاعات، امنیت، مدیریت ریسک و عملیات. اما در بسیاری از سازمانها، این هماهنگی به درستی صورت نمیگیرد.
- مانع: عدم هماهنگی بین تیمهای مختلف باعث ایجاد نقاط ضعف در برنامههای امنیتی میشود و میتواند زمان واکنش به حوادث را افزایش دهد. همچنین، نبود ارتباط موثر میان بخشهای فنی و مدیریتی ممکن است برنامههای Cyber Resilience را با مشکل مواجه کند.
۱۲٫ بهرهبرداری ناکافی از دادهها و تحلیلها
- چالش: تحلیل دادهها و اطلاعات امنیتی از منابع مختلف به سازمانها کمک میکند تا تهدیدات بالقوه را زودتر شناسایی کرده و از وقوع حملات جلوگیری کنند. اما بسیاری از سازمانها از ابزارهای تحلیل امنیتی به طور کامل استفاده نمیکنند.
- مانع: عدم استفاده از دادههای بزرگ و تحلیلهای پیشرفته میتواند به از دست دادن فرصتهای شناسایی تهدیدات منجر شود. همچنین بدون تحلیل دقیق دادهها، شناسایی تهدیدات پیچیده و پیشبینی حملات آینده دشوارتر خواهد بود.