مدیریت ریسک، به فرایند شناسایی، ارزیابی و کنترل تهدیدات به منظور محافظت از داراییها و درآمد سازمان گفته میشود.این تهدیدات یا خطرات، میتواند ناشی از طیف گستردهای از عوامل، از جمله عدم اطمینان مالی، بدهیهای قانونی، خطاهای مدیریت استراتژیک، حوادث و بلایای طبیعی باشد. کاهش تهدیدات امنیتی IT و خطرات مربوط به دادهها و استراتژیهای مدیریت ریسک، تبدیل به اولویت اصلی در شرکتهای دیجیتالی شده است. در نتیجه، یک برنامه مدیریت ریسک، شامل فرایندهای شرکتها برای شناسایی و کنترل خطراتی میشود که داراییهای دیجیتالی، از جمله دادههای اختصاصی، اطلاعات شناسایی شخصی مشتریان (PII) و مالکیت معنوی را تهدید میکند.
هرکسب و کار و سازمانی با خطر بروز حوادث پیش بینی نشدهای روبهرو است که میتواند هزینههایی به همراه داشته باشد. این هزینهها، گاهی میتواند باعث تعطیل شدن دائمی کسب و کار یا سازمان شود. مدیریت ریسک به سازمانها اجازه میدهد که با به حداقل رساندن خطرات و هزینههای اضافی قبل از وقوع، در جهت مدیریت ریسکها و خطرات امنیتی تلاش کنند.
اهمیت مدیریت ریسک در سازمان
با اجرای یک برنامه مدیریت ریسک منسجم و در نظر گرفتن خطرات یا حوادث احتمالی، میتوان قبل از وقوع آنها، موجب صرفه جویی در پول و محافظت از آینده سازمان شد. این امر بهاین دلیل است که یک برنامه مدیریت ریسک منسجم به سازمان کمک میکند تا روشهایی را برای جلوگیری از تهدیدات احتمالی به کار گیرد و تأثیر این تهدیدات را در صورت بروز و مقابله با نتایج، به حداقل برساند. این توانایی در درک و کنترل ریسک، سازمانها را قادر میسازد تا در تصمیمات تجاری خود اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند.
از دیگر مزایای مهم مدیریت ریسک میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ایجاد یک محیط کار ایمن برای کلیه کارمندان و مشتریان
- افزایش ثبات عملیات تجاری و کاهش مسئولیتها و عواقب قانونی
- محافظت از سازمانها در برابر رویدادهای زیانبار
- محافظت از افراد و داراییهای درگیر در برابر آسیبهای احتمالی
- کمک به تامین نیازهای بیمهای سازمان به منظور صرفه جویی در حق بیمه غیرضروری
مطلب زیر میتواند برای شما مفید باشد:
استراتژیها و فرایندهای مدیریت ریسک
تمام برنامههای مدیریت ریسک، همان مراحل تشکیل دهنده روند کلی مدیریت ریسک را دنبال میکنند:
- ایجاد زمینه: باید شرایطی را که مراحل ریسک در آن اتفاق خواهد افتاد، درک کرده و بفهمید. معیارهایی که برای ارزیابی ریسک مورد استفاده قرار میگیرد نیز، باید تعیین شده و ساختار آنها آنالیز و تجزیه و تحلیل شود.
- شناسایی ریسک: خطرات و تهدیدات بالقوه که ممکن است بر روند حرکت و تجارت سازمان یا پروژه تاثیر منفی بگذارد را شناسایی و تعریف کنید.
- آنالیز ریسک: پس از شناسایی انواع خاص ریسک، شانس وقوع و همچنین پیامدهای آنها را تعیین کنید. هدف از تحلیل ریسک، درک بیشتر هر نمونه خاص از ریسک و چگونگی تأثیر آن بر پروژهها و اهداف سازمان است.
- ارزیابی و سنجش ریسک: پیامدهای احتمالی بعد از وقوع ریسک را ارزیابی کنید. بعد از این موضوع، سازمان میتواند در مورد این که آیا این ریسک قابل قبول است یا خیر، تصمیم بگیرد.
- کاهش ریسک: دراین مرحله، سازمانها ریسکهایی با شدت و تأثیر بالا را تعیین، ارزیابی و برنامهای را برای کاهش آنها با استفاده از کنترلهای خاص ریسک، تدوین میکنند. این برنامهها شامل فرایندهای کاهش ریسک، تاکتیکهای پیشگیری از خطر و برنامههای احتمالی در صورت بروز خطر است.
- نظارت و پایش ریسک: بخشی از برنامه کاهش ریسک هم شامل نظارت بر خطرات و هم نظارت بر برنامه کلی جهت نظارت مداوم و ردیابی تهدیدات جدید و موجود است. روند کلی مدیریت ریسک نیز باید بر همین اساس، بررسی و بهروز شود.
- مشورت با مشاوران متخصص: سهامداران داخلی و خارجی باید در هر مرحلهای از فرایند مدیریت ریسک و در رابطه با روند کلی، از کارشناسان متخصص مشاوره بگیرند.
مطلب زیر میتواند برای شما مفید باشد:
رویکردهای مدیریت ریسک
پس از شناسایی خطرات مخصوص سازمان و اجرای فرایند مدیریت ریسک، چندین استراتژی مختلف وجود دارد که سازمانها میتوانند در مورد انواع مختلف ریسک در نظر بگیرند:
- اجتناب از خطر: در حالی که حذف کامل همه ریسکها به ندرت امکان پذیر است، یک استراتژی اجتناب از ریسک طراحی شده تا زمینه را برای جلوگیری از عواقب پرهزینه و مخرب یک رویداد آسیبزا به وجود آورد.
- کاهش خطر: شرکتها گاهی قادر به کاهش میزان خسارتهایی هستند که برخی خطرات میتوانند در فرایندهای شرکت بهوجود آورند. این امر با تنظیم جنبههای مشخصی از طرح کلی پروژه، فرایند شرکت یا کاهش دامنه آن حاصل میشود.
- اشتراک خطر: گاهي اوقات، عواقب يك خطر در ميان چند شركت كننده پروژه يا بخشهاي تجاري توزيع مي شود.
- حفظ ریسک: بعضی اوقات، سازمانها تصمیم میگیرند که یک ریسک را حفظ کنند زیرا از نظر تجاری ارزش آن را دارد. اگر سود پیش بینی شده از یک پروژه بیشتر از هزینههای ریسک بالقوه باشد، شرکتها معمولاً سطح مشخصی از خطر را حفظ میکنند.
سازمانها با چه محدودیتهایی روبهرو هستند؟
با وجود این که مدیریت ریسک میتواند برای سازمانها بسیار مفید باشد، محدودیتهای آن نیز باید در نظر گرفته شود. بسیاری از تکنیکهای تحلیل ریسک (مانندایجاد یک مدل یا شبیه سازی) نیاز به جمع آوری دادههای زیادی دارند. این مجموعه گسترده داده میتواند گران باشد و قابل اطمینان نیست.
علاوه براین، اگر برای واقعیتهای پیچیدهتر، از شاخصهای ساده استفاده شود، فرایندهای تصمیم گیری ممکن است نتایج ضعیفی داشته باشد. به طور مشابه، اتخاذ تصمیمی در کل پروژه که برای یک جنبه کوچک در نظر گرفته شده است، میتواند منجر به نتایج غیرمنتظره شود.
مورد دیگر، عدم تخصص در آنالیز و محدودیت زمان است. برنامههای نرم افزاری رایانهای برای شبیه سازی رویدادهایی تهیه شدهاند که ممکن است تأثیر منفی بر روند سازمان داشته باشند. در حالی که استفاده ازاین نرم افزارها مقرون به صرفه است، اما این برنامههای پیچیده، نیاز به پرسنل آموزش دیده با مهارت و دانش جامع دارند تا بتوانند نتایج تولید شده را به طور دقیق درک کنند. این افراد ممکن است همیشه در دسترس پروژه و سازمان نباشند و حتی در صورت حضور، زمان کافی برای جمعآوری تمام یافتهها وجود ندارد، در نتیجه منجر به تضاد و مغایرت میشود.
مطلب زیر میتواند برای شما مفید باشد:
استانداردهای مدیریت ریسک
از اوایل دهه 2000، چندین سازمان و دولت، قوانین مربوط به رعایت مقررات را گسترش دادهاند که برنامهها، سیاستها و رویههای مدیریت ریسک سازمانها را مورد بررسی قرار میدهد. در تعداد زیادی از صنایع، هیئت مدیره موظف هستند در مورد کارآمدی فرایندهای مدیریت ریسک سازمانی، بررسی و گزارش کنند. در نتیجه، تجزیه و تحلیل ریسک، ممیزی داخلی و سایر ابزارهای ارزیابی ریسک، به مؤلفههای اصلی استراتژی تجارت تبدیل شدهاند.
استانداردهای مدیریت ریسک توسط چندین سازمان، از جمله موسسه ملی استاندارد و فناوری (NIST) و سازمان بینالمللی استانداردسازی (ISO) تدوین شدهاند. این استانداردها برای کمک به سازمانها در شناسایی تهدیدات خاص، ارزیابی آسیبپذیریهای منحصر به فرد برای تعیین خطر آنها، شناسایی راهکارهای کاهش این خطرات و سپس انجام اقدامات کاهش ریسک، طبق استراتژی سازمانی طراحی شدهاند.
به عنوان مثال، اصول ISO 31000 چارچوبی را برای بهبود فرایندهای مدیریت ریسک فراهم میکند که میتوانند توسط سازمانها، صرف نظر از اندازه سازمان یا بخش هدف، مورد استفاده قرار گیرند. به گزارش وب سایت سازمان بینالمللی استانداردسازی، ISO 31000 به منظور “افزایش احتمال دستیابی به اهداف، بهبود و شناسایی فرصتها و تهدیدات، تخصیص مؤثر و استفاده از منابع برای برطرف کردن ریسک” طراحی شده است. اگرچه نمیتوان از ISO 31000 برای اهداف صدور گواهینامه استفاده کرد، اما میتواند در ارائه راهنماییها برای ممیزی ریسک داخلی یا خارجی کمک کند. همچنین به سازمانها این امکان را میدهد که شیوههای مدیریت ریسک خود را با معیارهای شناخته شده بینالمللی مقایسه کنند.
استانداردهای ISO و سایر موارد مانند آن در سراسر جهان، برای کمک به سازمانها، بهطور منظم بهترین شیوههای مدیریت ریسک را اجرا میکنند. هدف نهایی این استانداردها، ایجاد چارچوبها و فرایندهای مشترک برای اجرای مؤثر استراتژیهای مدیریت ریسک است.
ترجمه و تألیف: وحید علمی
مطلب زیر میتواند برای شما مفید باشد: